
پنجشنبه, 12 تیر,1404
چند قدم تا مترو
دختری زیبا و خندهرو با موهای قهوهای که از وسط صفحهی گوشی بهم خیر شده بود. از نوشته زیر عکس مشخص بود که همین را در گروهها برای معرفی شهیده فرستاده بودند...
مشاهده »
پنجشنبه, 12 تیر,1404
مسابقهٔ انتقاد
«همین آدم تا قبل از این جنگ چیز دیگهای میگفت و جور دیگهای حرف میزد. ولی حالا از این رو به اون رو شده.»
مشاهده »
پنجشنبه, 12 تیر,1404
شناسایی و دواع
برای کمک آمدهام و روایت آنچه بر سر فرزندان امام میآید. روایت ایستادگی این مردم.
مشاهده »
چهار شنبه, 11 تیر,1404
آتشبس، در تراس کوچک خانهی ما
تراس، پناه کوچکی بود برای حدیث، دختر هشت سالهام. جایی برای بازی، خیالبافی و ساختن جهانی که خودش فرمانروایش بود. با لگوهایش شهر میساخت...
مشاهده »
چهار شنبه, 11 تیر,1404
فهمیدیم لرزش پاها از چیست
در همان حال که چای تعارف میزد، گفت: فهمیدین که زلزله آمد...؟!
مشاهده »
چهار شنبه, 11 تیر,1404
خدای همیشگی
وقتی مامان روسریاش را سر میکند و میگوید: «خدا بزرگه» و آرام میرود بخوابد...
مشاهده »