شنبه, 15 آذر,1404
جستجوی پیشرفته
چهار شنبه, 02 آبان,1403

مزایده

مرد آمده و انگشتر خانمش را برای اهدا به جبهه مقاومت آورده. میگوید این انگشتر خانمم هست که با شما هماهنگ کرده و گفته بیاورم اینجا. تحویل گرفتیم و گفتیم خدا قبول کند......

مشاهده »
چهار شنبه, 02 آبان,1403

صواریخ دیش دیش

شب با محمد برکات که خیلی بدش می‌آمد صدایش کنیم آقای برکات و آقای رحیمی رفتیم برای خریدن سیم‌کارت. جلو در مغازه پسر بچه تکیده‌ای که به زور ده سالی داشت جلومان سبز شد. با تکرار فلوس فلوسش فهمیدم پول می‌خواهد. گفتم: «ماکووووو فلوووس؟؟».....

مشاهده »
چهار شنبه, 02 آبان,1403

برایت نامی سراغ ندارم - ۱(سواره)

ساعت یازده و نیم ظهر به وقت تهران هواپیمای شرکت اجنحة الشام از باند فرودگاه امام کنده شد. دیگر هیچ راه پس و پیشی نداشتیم. قدم گذاشته بودیم توی مسیری که همه چیزش در هاله‌ای از ابهام بود. سفر به کشوری که هنوز نتوانسته بود از زیر بار عوارض ناشی از جنگ قد راست کند. زیرساخت‌های شهری‌اش منهدم شده و مردمش تا خرتناق توی مشکلات فرو رفته بودند.......

مشاهده »
چهار شنبه, 02 آبان,1403

در حدِّ توان

ده‌هزار تومانی‌ها را روی هم دسته کردم. پنجاه‌هزاری و صدهزاری‌ها را هم روی دسته‌‌شان چیدم. با پولی که به کارتم واریز شده بود، جمع زدم. چشمم که به حاصل جمع افتاد، دست‌هایم را جلوی دهان گرفتم و "خدایاااااا " را بلند گفتم. ......

مشاهده »
چهار شنبه, 02 آبان,1403

بقاع، اکتبر ۲۰۲۴

اینجا بقاع است. استان شرقی لبنان در مرز سوریه. دشتی وسیع بین دو رشته‌کوه غربی و شرقی لبنان که ۲۰۰ کیلومتر طول دارد. شهرهای مهم و تاریخی بعلبک و هرمل اینجا هستند.....

مشاهده »
سه شنبه, 01 آبان,1403

بیروت، ایستاده در غبار - ۲۳(آیه)

"نمی‌دانم دود و آتش جانشان را گرفته یا آوار؛ اما این که بالاخره یکی از این دو تا بلای جانشان شده، دلم را می‌سوزاند..." این‌ها را "نور" می‌گفت؛ خواهرِ کوچک‌ترِ آیه. آیه، دومین دخترِ یک خانواده‌ی هفت‌نفره بود. ......

مشاهده »