شنبه, 18 مرداد,1404
جستجوی پیشرفته
پنجشنبه, 09 اسفند,1403

من هم یکی از خانواده‌های شهدا هستم

حوالی سال ۱۹۹۷ بود؛ درست یک روز بعد از شهادتِ پسرش سید هادی. اسرائیلی‌ها وقتی سید هادی و همراهانش را شهید کردند، پیکرها را دزدیدند.

مشاهده »
پنجشنبه, 09 اسفند,1403

امان‌نامه

شنیده‌ام آمریکایی‌ها پیشنهاد دادند که ما تو را رئیس حکومت لبنان و حتی سید و آقای جهان عرب می‌کنیم به شرطی که از ولایت فقیه دم نزنی. (به نقل از آیت‌الله محمدی عراقی) آن‌ها امان‌نامه دادند چون فکر می‌کردند سیدحسن که نباشد کمر حزب‌الله خواهد شکست.

مشاهده »
چهار شنبه, 08 اسفند,1403

غمگین ترین تشییع کننده

دیده بودمش، چندباری که توفیق شد سیدحسن را از نزدیک ببینم ابوعلی هم در همان حوالی بود. گاهی با غرغر زیر لب می‌گفتم: "این چرا همیشه هست؟...

مشاهده »
سه شنبه, 07 اسفند,1403

جامانده

پنج‌شنبه بود. گفتند با پرواز بصره-بیروت می‌توانید به مراسم تشییع سید حسن نصرالله تشریف ببرید.من دیگر آدم چند ثانیه قبل نبودم.دیگر جسمم روی زمین بند نبود.

مشاهده »
سه شنبه, 07 اسفند,1403

از پارچه تا پرچم

یک پارچه سیاه توانست اسم هفتاد و تن از بهترین‌های عالم را در قلب خود بنویسد.یک دهه بخشی از زیبایی یک هیئت باشد.هوای نجف را روی تاروپودش احساس کند.و حالا بالای سر قبر سید حسن نصرالله...

مشاهده »
سه شنبه, 07 اسفند,1403

امیدواری در روز تشییع سَیّدعزیز

اذان که دادند، آقا تشریف آوردند و نماز به امامت ایشان اقامه شد.‌ همه‌ش با خودم می‌گفتم: «حتما الان امروز که تشییع سیدعزیز است، آقا مثل من، بدجوری حالش گرفته است، خسته است و عزادار.»

مشاهده »