یکشنبه, 19 مرداد,1404

رمضان رفت، محرم آمد

تاریخ ارسال : چهار شنبه, 11 تیر,1404 نویسنده : الله‌کرم مشتاقی تهران
رمضان رفت، محرم آمد

یادنوشتی درباره سردار ایزدی ملقب به حاج رمضان


پرده اول 

 اسفند ۱۳۹۹ است و من به ماموریت دیپلماتیک لبنان اعزام شده‌ام. نام حاج رمضان را سال‌ها قبل از آغاز ماموریتم در لبنان شنیده بودم. بهار ۱۴۰۰ مراسمی برای بزرگداشت نبرد سیف القدس، در بیروت برگزار شد. صندلی‌ها در سه ردیف دور تا دور سالن چیده شده بودند. اکثر مقامات و فرماندهان مقاومت منطقه حاضر بودند. من حاج رمضان را به چهره نمی‌شناختم. فرماندهان عراقی، یمنی و فلسطینی نزد شخصی در ردیف سوم می‌رفتند، چیزی می‌گفتند و ناامیدانه برمی‌گشتند. این بار خلیل الحیه و عاروری رفتند و موفق شدند‌. آن مرد سردار محمدسعید ایزدی بود. حاج رمضانِ مقاومت که احترام ویژه‌ای برای خلیل الحیه قائل بود، روی او را پس نزد و به درخواست او به ردیف اول آمد.


پرده دوم: 

ماه رمضان ۱۴۰۱ است. حالا حاج رمضان را می‌شناختم و با تحلیل‌های عمیقش درباره فلسطین آشنا بودم. آنچه در تحلیل‌های او موج می‌زد «شجاعت، امید و باور به نصر نهائی» بود. مراسم نماز جماعت برگزار شد، همه بودند، همه. می‌دانستم برای دیدن او باید گوشه و کنار نمازخانه را جستجو کنم. در گوشه‌ای مشغول تعقیبات بود، بعد از نماز همه به سالنی رفتند، باز هم از آمدن به ردیف اول، استنکاف می‌کرد. به زور و اصرار جلو آمد، همه فرماندهان چند کلامی حرف زدند، هر چه کردند، چیزی نگفت و میکروفن را به شخص دیگری داد.


پرده سوم: 

بهار ۱۴۰۳ است. شیخ صالح عاروری را در بیروت به شهادت رسانده‌اند. صهیونیست‌ها به سفارت کشورمان در سوریه حمله کرده‌اند و ۱۶ نفر از جمله سردار زاهدی را به شهادت رسانده‌اند. یکی گفت صهیونیست‌ها حاج رمضان را در بیروت به شهادت رسانده‌اند. گفتم اگر تصویر ایشان را در دیدار مسئولان نظام با مقام معظم رهبری ندیده بودم، حرفت را باور می‌کردم چون حاج رمضان آن روزها در ردیف اول فهرست ترور جنایتکاران حاکم بر تل‌آویو بود.!


پرده چهارم: 

بهمن ۱۴۰۳ است، رهبران مقاومت فلسطین به ایران آمده بودند. حاجی را در مراسمی دیدم و خواستم که تسبیحش را به تبرک و یادگار بردارم. مکثی کرد و گفت این را از سید حسن گرفته‌ام. از درخواست خودم پشیمان شدم و گفتم پس ان‌شاءالله در فرصتی دیگر. اما ایشان بزرگوارانه تسبیح را با اصرار به من داد و گفت کو تا فرصتی دیگر.


پرده پنجم: 

بهار ۱۴۰۴ است. حاجی در جلسه‌ای با موضوع فلسطین تحلیلی جامع و کامل ارائه داد، مثل همیشه با قوت و امید و سرشار از ایمان. واقعیت اینکه من کمی نگران بودم. نگران از این واقعیت که صهیونیست‌ها او را خطرناکتر از هر کس دیگر در تمام امت اسلامی علیه باند تبهکار حاکم بر سرزمین‌های اشغالی می‌دانستند.


پرده آخر: 

خرداد ۱۴۰۴ است، خبر شهادت حاج رمضان منتشر شد. گفتم مثل همیشه دروغ است. با برخی از دوستان تماس گرفتم، طبیعی بود که در دسترس نباشند. کانال محسن فایضی خبر را تایید کرد. کانال محسن این روزها از موثق‌ترین مراجع اخبار فلسطین است. حالا رمضان رفته است و محرم آمده. او رفته اما میراث مبارزه همچنان باقی‌یست. ان‌شاءالله در فرصتی دیگر برداشت خودم را از ابعاد استراتژیک و اصول و مبانی فکری او در قضیه فلسطین را خواهم نوشت.


الله‌کرم مشتاقی

چهارشنبه | ۱۱ تیر ۱۴۰۴ | #تهران

انتفاضه سوم

ble.ir/Thirdintifada


برچسب ها :