امروز صبح که خبرها را شنیدم،
داشتم اخبار را گوش میکردم.
ولی یک چیزی دردی را برایم تازه کرد؛
دردی که یک دختر بچه زیر آوار شهید شده بود...
بازهم یاد کاپشن صورتی افتادم
دختر بچهای که خاطرات زیادی را برایم زنده کرد.
دختری که بیگناه برای همیشه رفت.
وقتی که عکس را دیدم از ته دل دوست داشتم برای همیشه توی این دنیا نباشم.
سخت بود برام دیدن عکس...
توی نماز جمعه یک مادر دختر را دیدم.
افتخار کردم به مردم خوزستان،
مردمی که همیشه پای کار نظام بود.
هشت سال جنگ تحمیلی را دیدند ولی هیچوقت به خاکشان و وطنشان خیانت نکردند.
مردمی که با گریه پا گذاشتند به مراسم نماز جمعه...
مردمی که انگار یک تیکه از وجودشان را از دست دادند.
درست است ما خیلی از عزیزان سپاه را از دست دادیم، ولی هیچوقت این روز را یادمان نمیرود.
تا پای جان پای این نظام ایستادهایم.
علیرضا حمیدی
جمعه | ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ | #خوزستان #اهواز