یکشنبه, 19 مرداد,1404

این روزها باید ماند

تاریخ ارسال : جمعه, 27 مهر,1403 نویسنده : جواد موگویی طرابلس
این روزها باید ماند

حسابم را چک کردم؛ مردم ۴۰۰ میلیون واریز کردند. دمشان گرم.‌

رفتیم طرابلس برای خرید پتو. به زحمت چند کارگاه پتو فروشی پیدا کردیم.

گران بود. طرف طمع کرده بود.

كلا لبنان کشور وارداتیست نه تولیدی. همه چیز وارد می‌شود.

الان چهارراه مولوی بود، ۳۰ هزار پتو را دو ساعته بار زده بودیم!

لبنان زیرساخت جدی هم ندارد! در جنگ ۳۳ روزه بسیاریش نابود شد. الان برای لبنان تهدید زدن زیرساخت‌ها کارکرد نظامی ندارد! چیزی برای از دست دادن ندارند!

طرابلس سنی‌نشین است. آنجا هم کمپ آواره‌ها به‌راه است. حزب عجب تشكيلات اجتماعی منظمی دارد. از تک‌تک آواره‌ها لیست مفصل دارد. عمراً کمیته امداد بعد از ۴۰ سال به گرد پایشان برسد!

شیخ ظاهر ناهار ما را برد پیش اقوام. مریم خانم و همسرش در آمریکا زندگی می‌کنند. عجیب پولدارند. بعد جنگ هرچه شوهرش اصرار کرده به آمریکا نرفته!

می‌گوید:

«این روزها باید ماند.»

برادرش نیز ۷۰-۶۰ نفر را در آپارتمانش جا داده.

بسیاری از اعضا و طرفداران مسیحی و سنی حزب، آواره‌ها را در خانه‌هایشان اسکان داده‌اند. این اعجاز سیدحسن است در تسخیر قلب‌ها.

لبنانی‌ها خیلی با کلاس‌اند! زیست اروپایی دارند. آواره‌هایشان هم شیک و تروتمیزند. جدای عربِ عراقی و حتی سوری‌اند. در کمک‌ها باید مراقب عزت نفس‌شان بود. تیپ‌ها اکثرا اسپورت با رنگ‌های شاد. عکس جماعت حزب اللهی ایران که همه یک شکل‌اند!

مهدی گیر داده با دست غذا نخورم! و پیتزا را هم با چنگال بردارم! نمی‌توانم بدتر شد، سس پاشید روی تن و بدنم!

لبنانی‌ها همیشه قهوه، سیگار و قلیان‌شان به راه است اما برای ما گران.

فلافل ۳۰۰ هزار تومان!

شاورما از ۵۰۰ هزار به بالا!

مهدی سرویس کرده! ما را بسته به فلافل!

معده‌ای نمانده! فعلا خرج هر نفرمان از ۴۰ میلیون زد بالا.

خبر آمد موشک‌های حزب تلاویو را شکافته. ذوق کردیم.

بمباران ضاحیه کم شده! صدای پهپادها هم نمی‌آید! نمی‌دانم چرا!

سال ۹۸ که بیروت بودم، با محمدحسین (عضو حزب) رفیق شدم. چند روز است جواب نمی‌دهد. يحتمل جبهه جنوب است.

دلم شور افتاده. واتساپ چک نمی‌کند.

کاش می‌شد رفت جبهه جنوب.


جواد موگویی

t.me/javadmogoei

شنبه | ۲۱ مهر ۱۴۰۳ | #لبنان #طرابلس

 


برچسب ها :